هر چند با در نظر گرفتن استاندارد های حاکم وطنی در عرصه ی ِ ذهنیت،ممکن است فردی سخت گیر جلوه کنم،ولی باید بگویم که رویکردم در عرصه جسمانی توام با تسامح و تساهل است و حدالامکان بر جسمم سخت نمی گیرم.این یعنی - به قول قدما - جوارح و جوانح مرا زندگی هست راحت(!).در مقام مثال بر پاهایم سخت نمی گیرم و هر زمان که احساس کنم امکان نشستن هست گوشه نشینی پیشه می کنم.
مهندسین کمپانی های خودرو سازی کوشش می کنند تا گـِرم به گـِرم وزن خودرو را کمتر کنند.خودروی سبک تر یعنی مصرف سوخت کمتر،شتاب و سرعت بیشتر و قابلیت های دینامیکی بالاتر.وقتی خودروی یک تنی را به زار ِ سگ گرم به گرم سبک می کنند،چرا آدمی در برابر خودش کم لطفی کند و وزن بیشتر حمل کند.
پیداست که با استدلال هایی چنین،با هر بار دیدن مبال عمومی زانوانم سست می شود تا هم شتابی بیشتر داشته باشم و هم عمر جوانح داخلی بالاتر برود.
چندی پیش زمانی به همراه تنی چند از محبان ِ اهل ِ کسب ِ ساعت و برای خرید هدیه ی ِ تولد دوستی غایب،راهی ِ بازار شده بودم؛در میانه راه دیدم رایحه ای آشنا به مشامم می خورد و راه مرا می خواند(!).خلاصه آنکه راهی ِ عمومه ٌمبال شدم
.یک ردیف این طرف و ردیفی طرف دیگر.سمت راست رفتم،در اولی را باز کردم،دیدم
نامردی کارش را نیمه تمام رها کرده.در دوم را گشودم سناریو همان بود و
بازیگر عوض شده بود و احتمالا کمی چاق تر.رو ترش کرده و در سوم را گشودم
دیدم در مقیاس قابلمه،پست نهادی کارش را تمام کرده و و کار را به جاذبه
واگذار کرده تا راهی ِ چاه اش کند.
در را بستم و سوی ردیف دیگر رفتم و در دل می گفتم:"این چه حرامزاده مردمانند که شیر را بسته و قیر را رها کرده اند".
...
فارغ از بحث شوخی،حتی اگر روزگاری مرزهای
این خاک برای توریست ها باز شود،با فرهنگی که بر این دیار حاکم است...با
پارک ها و خیابان ها و رستوران ها و سرویس هایی که یکی از یکی شرم آورتر
هستند،پیش کشیدن تمدنی چند هزار ساله دلخوشـکــُــنکــی کودکانه ست.
میشه بگید چجوری عکس بالای صفحه رو با فرمت Gif و حجم کم گذاشتید. من که هرکار کردم نشد. اعصاب نذاشت واسم.
والا برو از دوستان حرفه ای تر بپرس رفیق.بنده از paint استفاده کردم و گذاشتم در قالب
یادتون میاد راجع به مترو که نوشته بودین پرسیدم آیا بی ادبی و بی تمدنی امروز ما رو میشه به حساب ورود تکنولوژی گذاشت یا نه ؟ شاهد از غیب رسید .
دلم می خواد مطالعه ام رو بیشتر کنم ببینم غیر از خودمون آیا باقی هم معتقد و مصر بر ادب و نجابت و تمدن و فرهنگ ما هستن و بودن؟ درد داره که بگم ولی گمون نکنم .
مسلما بودند و هستند ولی روی هم رفته تصویر کلی در جهان کنونی توسط رسانه ها تکمیل می شود و با توجه به وضعیت فعلی کشور و تنگناهای سیاسی تصویر ناخوش آیند است.در رده سه کشور منفور دنیا:ایران،پاکستان،کره شمالی
سلام
اگر دولتمردی اینجا بود می گفت خوب اونا رو که دیگه ... نباید بره تمیز کنه
ولی خوب من چیزی نمی گویم
بله دولتمردان که خود در عرصه کلان مشغول به کارند !
درود بر مترجم بی درد
والا الان موندم بخندم به طنز قلم یا بگریم بر وضعیت فرهنگ عمومی!!! داستان پر آب چشمیست...
در حال حاضر انگار این هم جزء جاذبه های توریستی کشور ما شده است!
به هر حال این هم از جاذبه های زیست محیطی ایران زمین است،گویا دنیا چند سالی عقب است،وگرنه الان در همه کرات پیشرفته چنین جاذبه هایی رو روی سر می ذارند !
اول بگم خیلی حالم بد شد ..دوم بگم مبال کافه نادری فکر می کنم تمیز باشه .. سوم اینکه پس چی شد؟ قرار نبود تو زنگ بزنی خبری بدی؟ .. چهارم اینکه کادوی تولد من یادت نره ها .. فکر نکنی یادم رفته .. پنجم اینکه .... همین
آهان راستی من توی این چند وقت خیلی چنین مشکلی نداشتم ..برادر من هرجا که دستشویش مآمور داره و پول میگیره برو .. جای دیگه نرو کلاً .. باز توی دستشویی که خوبه ..وقتی روبروی یه پاساژ بزرگ من دیدم یه آقای کت و شلواری روی به دیوار ایستاده و داره .... دیگه تمیز نکردن خیلی مسأله خاصی نیست ...
آبجی اس دادم بهت همین یک ساعت پیش،همین هفته اوکی می کنیم هستیم دور همی!
سلام
یعنی خداییش اگه راه باز بشه برای توریست ها همین دوزار آبرویی که به واسطه یک سری مفاخر معدود داریم به باد می دهیم... منظره آشنایی بود
وای !همساده فکر کن !باید توریست ها رو پوشک کنیم !
my baby اونم !
اه اه داشتم ناهار می خوردم!!!!!!!!!!!!!!!!
خب عزیز من شما نباید موقع ناهار میل کردن وب بخونی ! مخصوصا از این وب ها که دردناکه !
هی!
چرا وقتی من در مورد این موضوع نوشتم تشریف آوردید فرمودید آبگوشتیه؟!
ها؟
چرا آبگوشتی می نویسی برادر؟!
هوی!
اتفاقا وقتی می نوشتم گفتم فانی نخونه که یاد اون کامنت من می افته که متاسفاه خوندی !
من شرمنده !