مترجــم دردها

هر آنچه سخت و استوار است،دود می شود و به هوا می رود

مترجــم دردها

هر آنچه سخت و استوار است،دود می شود و به هوا می رود

صد و هفت

یک روز پس از اتمام مسابقات یورو 2012،نبش قبر و نقد کردن برخی از خاطرات فوتبالی ِ خود شاید چندان بی جا نباشد.


صعود تیم ملی ایران به جام جهانی 98،همزمان شمع امید مردم را جانی بخشید و به خیال پردازی ها دامن زد.در بازی نخست بازی را یک بر صفر بر یوگوسلاوی واگذار کردیم و در بازی دوم از سد ایالات متحده گذشتیم - مشتی محکم بر دهان سرمایه داری لابد - و مانده بود بازی سوم.گزارشگر تی وی وطنی که بین توده ی ِ  بهر دوربین جمع شده  ی ِ مردم، مــی لولید،سوالی ساده داشت:"نتیجه بازی ایران - آلمان چنــد؟".شگفتا که قاطبه مردم باور به برد ایران داشتند و برخی نتیجه را دو هیچ یا حتی سه تایی عنوان کردند،آلمانی که جزو سه تیم پر افتخار تاریخ بود.بازی همان شب صورت گرفت،دو گل خوردیم و کلینزمن با تور دروازه ایران عشق بازی کرد و دست از پا دراز تر بازگشتیم،با این سرخوردگی که صعود به مراحل بالاتر واقعا ً حقمان بود.


همان ایام در برنامه ای جهت آسیب شناسی حذف ایران،کارشناسی مجددا به تی وی کشاندند که عدم صعود نتیجه چه بود.به اصطلاح کارشناس ،رای بر این داشت که توقع مان از  تیم ملی کم است.در برزیل چنانچه تیم ملی با جام از جام جهانی باز نگردد،مردم قیامت به پا میکنند و چه و چه و چه.یحتمل کارشناس و هم سنخی هایش خبر نداشته و ندارند که پیشرفت هر ورزشی در هر کشوری در وهله نخست مستلزم سرمایه گذاری و کار را دست کاردان سپردن است و با سرمایه گذاری اندک و چپوی همان مقدار ناچیز و کار را دست :سردار،حاجی،مــَشتی،حجت الاسلام سپردن کار نه تنها بهبود پیدا نمی کند،بلکه درجا زده یا حتی عقب گرد مکند.تیم های طراز اول جهان که هیچ،سطح فوتبال ما زمانی شاید هم طراز با کره جنوبی و ژاپن بود،اکنون یحتمل همسایگان عربی ست،دیر بجنبیم لابد همین ها هم رویا می شوند


...


از سوی دیگر،این حجم عظیم از واقع گرایی در تماشاچیان خارجه اسباب رشک است.پنجاه،شصت هزار نفر با هم بـــُر می خورند و تماشاچیان تیم بازنده گریه می کنند و طرفداران برنده غرق شور و شعف،بی آنکه دعوایی سر بگیرد،در دربـــــی وطنی چنین چیزی یحتمل نصف تلفات بر جا می گذارد.


به هر حال در کسوت یک نا- علاقه مند به فوتبال که چند باری به استادیوم  رفته، تا ببیند دنیا دست کیست،به خیل علاقه مندان پیشنهاد می کنم که در بازی های پیش رو توقع خود را چندان بالا نبرند که حاصل اش دست از پا دراز تر شدن باشد.در همین بازی آخر ایران - قطر، همسایگان جنوبی گونی پوش که همه با تحقیر نسبت به آن ها صحبت می کنند و مدام پخش زمین چمن هستند،چنانچه گرم بازی می شدند نسبت به بازیکنان وطنی حرفه ای تر بازی می کردند و در خانه حریف،مسلط تر بودند.


کار تماشاچی تشویق کردن است،نه توقع غیر واقع بینانه داشتند و فحش دادن به خواهر - مادر بازیکن تیم مقابل،به نظر گام اول پایین کشیدن فیتیله توقع است،در مورد سردار و دکتر و... هم که دستمان کوتاه است لاجــــرم به حرص خوردن باید اکتفا کرد

نظرات 1 + ارسال نظر
بابک اسحاقی سه‌شنبه 13 تیر 1391 ساعت 00:56

عالی نوشتید قربان
حظ وافر بردیم و حسادت کردیم که کاش اینها را خودمان نوشته بودیم
دم شما گرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد