برای بسیاری از ایرانیان به زور در چادر و شال و روسری رانده شده،دیدن و تحمل کردن زنی که داوطلبانه حجاب را انتخاب کرده،در آکادمی حضور یافته بود،سخت آمد.افرادی به سنن کم لباسی تعدادی از خوانندگان زن اتکا کرده بودند و پاره ای چون با پدیده ای تازه ای - خواندن یک زن محجبه - رو در رو شده بودند دست به انکار زدند،حاصلش شد هجوم تعداد زیادی نوشتار های بی اساسی که در طرد ارمیا و خوانندگی او نوشته بودند.در عمل ارمیا تنها از حقوق خود در آن دیار استفاده کرد، پوشش حاکم بر زنان خواننده چنین بوده دلیل بر رد باقی پوشش ها نمی شود و اینکه بسیاری از حجاب نفرت دارند دال ِ بر طرد محجبه نمی شود،کما اینکه عکسش هم چنین است.
افزون بر تمام اینها در نظر من،ارمیا گام بزرگی در نقش هایی که یک زن مسلمان ِ محجبه می تواند داشته باشد برداشته است،هر چند که تعدادی زیادی از مردان و زنان مسلمان دست به طرد او زدند و از در انکار در آمدند،اما چنان چه او در راهی که در پیش گرفته راسخ باشد و مصرانه آن را در پیش بگیرد و به خواننده محبوبی بدل شود - که به نظر می رسد استعداد و صدا و باقی المان های لازم را دارد - در آینده می توان امید داشت زنان و دختران مسلمان دیگری پای در این راه می گذارند و این پیشه را در جامعه ی ِ مسلمانان مشروعیت دهند.
می دانم ممکن است با انتقادی چنین رو در رو شوم که جامعه ی ِ مسلمان با زن خواننده کنار نمی آید و چنین نظری زیادی خوش بینانه است،تا حدی قبول دارم،مطمئنا ً در چارچوب های ساختاری فعلی ایران چنین چیزی شدنی نیست،اما امید آخرین چیزی ست که از میان می رود،و نکته دیگر آنکه بسیاری از اعمال متداول بین مسلمانان از صبح ازل وجود نداشته است و به روز شده و یا دست خوش تغییر شده است،از غسل ارتماسی گرفته تا نقش مردم در انتخابات و آزادی نسبی جوانان در انتخاب همسر و... از نمونه های سر راستی هستند که طی چند دهه اخیر همگی در این سنت وارد یا تغییر یافته اند،چرا این یکی چنین نشود؟
عزیزم چادری ها رو دیدی دارن به چه سمتی میرن؟! به نظرت اینا میان خواننده شن؟!!! واقعن؟!
سلام
یک تکه پارچه اگر روی سر باشد یا نباشد چقدر معنی و مفهوم و محتوا جابجا می کند با خودش ؟ واقعاً به نطر من نیازی نیست حتماً موضعی برای انتخاب این زن برای لباسش داشت . لباس او محدوده زندگی خصوصی اوست .
لباس اینجا در اتمسفر اطراف من که مناسبات قدرت تا عمق وجود انسانها نفوذ دارد ممکن است مربوط به دیگران و سیاسی باشد اما آنجا در اتمسفر اطراف ارمیا این گونه نیست . لباس او فقط مربوط به خودش است .
نمی دانم چرا ما خودمان را مجبور می کنیم حتماً قضاوتی کنیم و حتی آینده ای را هم با کار او پیش بینی کنیم .
ضمن این که این اتفاق قبلا ً در شوهای تلویزیونی ترکیه بسیار افتاده و لزوماً منجر به تغییری در سنت ها هم نشده است .
سلام باهات موافقم زنان بی حجاب و با حجاب باید آزادی عمل و قدرت انتخاب داشته باشند برای هر کاری
من کلا حتی یک بار هم این برنامه رو در هیچ دوره اش نگاه نکردم. چندی پیش یکی از دوستان یه لینگ گذاشته بود و توش یه سری بدو بیراه نثار شهرزاد کرده بود، من اون قسمت رو دیدم، دلیل بد وبیراه بسیاری به شهرزاد این بود که میاد خوانندگی میکنه ولی بعد میگه نمیخوام شعر سیاسی بخونم( اون قسمت که میخواستن کلیپ بسازن و شهرزاد هی میگفت خیلی سیاسیه!)
من اونجا با وجود ارمیا آشنا شدم به دوستم گفتم من به جای تو بودم به جای توجه به شهرزاد به این پدیده توجه میکردم این خیلی اتفاق خوبیه! و این جسارت یک زن رو نشون میده که تابوها رو بشکنه و با همون حجابش بیاد و بخونه
دو هفته بعد دیدم دوباره سرو صدا شده و این بار فهمیدم خانم ارمیا گفته شوهرش مسیحیه! و البته از دفعه اول حجاب سفت و سخت تر شده! باز هم اسمش رو میذارم پدیده ای برای خودش اما دیگه تاییدش نمیکنم! با خیلی ها هم بحث کردم و خیلی ها میگفتن خب میشه از دین تعابیر مختلف کرد! ولی برای من قابل درک نبود و نخواهد بود که همه چیز دینت رو نادیده بگیری بعد بچسبی به یک تکه پارچه که از قضا از همه بدتر هم هست بعد اصرار داشته باشی که دین اسلام مشکلی با خوانندگی نداره، با ازدواج با مردی از دین دیگه نداره، با قرو قمیش و تحریکات بدنی نداره و ...! ولی من مسلمانم و میخوام حجاب داشته باشم. قطعا انتخابش با خودشه ولی بهتره نگه مسلمانم! بگه من دلم میخواد لباسم این شکلی باشه.
به نظر من این افراد خطرناکند. خیلی هم خطرناکند!
سلام محمدرضا خان
امروز بار دوم است که این پست را می خوانم.
نمی خواستم نظرم تحت تاثیر احساس باشد لذا به خودم زمان دادم. سوالی که برای من پیش می آید این است که چرا روسری داشتن ارمیا سوال برانگیز است اما گوشواره داشتن و آرایش امیرحسین خیر؟ چون این زن است و آن مرد؟ یا چون مدت ها از آغاز گوشواره انداختن و آرایش مردان می گذرد و دیگر به آن "عادت کرده ایم"؟
من به شخصه به این دلیل که معتقدم پوشش امری کاملا شخصی است، نه در مقابل روسری این و نه گوشواره آن موضعی نگرفتم و نمی گیرم چون به خودشان مربوط است.
اما اگر بخواهیم مساله را از چشم یک مسلمان ببینیم یا این که به خود اجازه دهیم خلق ا... را به قضاوت بنشینیم، جای حرف بسیار است.
روزگاری بود زنی که در شهرستان کوچکی از آذربایجان رانندگی می کرد، دشنام می شنید. اما اکنون به فراخور گذر زمان دید افراد نیز تغییر کرده است. خواندن زنان نیز از آن جمله است.
البته شجاعت ارمیا برای تن دادن به سوژگی، جالب است، و صد البته اسباب شهرت او.
با سلام
من نیز به وجود چنین زنانی افتخار می کنم و از اینکه در یک چنان جوی اینقدر اعتماد به نفس داشت که بر روی عقیده خود استوار باشد و با حجاب روی صحنه بیاید و آواز بخواند و از تماس با مرد نامحرم دوری کند (چنانکه اجازه نداد خواننده مرد او را بغل کند) نه اینکه اکثر زنان ما تا پایشان به اینگونه مجالس باز می شود حتی علیرغم اعتقاد و میل خود ، بی حجاب شده و انگار که داشتن حجاب دال بر امل بودن و بی فرهنگی آنها می باشد.
من به شخصه بیشتر از آنکه شیفته صدای او شوم عاشق مرام او شدم ...
سلام
به نظر من بحث حجاب داشتن این خانم و یا حتی در برنامه های مشابه این در جاهای مختلف دنیا برمی گردد به تناقضات تفکرات و رفتار آدم ها. در این باره پستی در وبلاگم نوشته ام با عنوان "همین لباس زیباست نشان آدمیت" که خوشحال می شوم اگر بخوانی ...
من صداش رو دوست دارم ولی با سردی صورت و رفتارش مشکل دارم ... و اینکهخودش را با هایده مقایسه می کنه که یه غمزه چشم می اومد 100 نفر پای تلویزیون غش می کردن....
ولی کلاً تو هرچی بگی موافقم ...
من قبل از این که حجاب داشتن یا نداشتن این خانم توجهم را جلب کنه توجه عجیب بینندگان ایرانی و بدرقه او تا فینال آکادمی برایم عجیب و قابل تامل بود .
فکر می کنم ما مردمان عجیب و غریبی هستیم . به هر کسی که کمی متفاوت از دیگران باشد روی خوش نشان می دهیم و دنبالش میفتیم . در خیابنهای تهران دخترانی که کمترین پوشش و حجاب دارند مورد توجهند و در آکادمی گوگوش و اروپا خانمهای با حجاب . این عجیب نیست ؟
من میخواستم نظری مشابه کامنت آقای محمدی بنویسم . نگاه کنید به همین مردم که یک سال پیش واکنشهای مشابهی در مورد خاص گلشیفته از خود بروز دادند!!!
ضمن این که هیچ چیز این جوامع (مانند ایران)قابل پیش بینی نیست به دلیل ناخاصی و غیر یک دستی تفکرات در آن ، این را هم بگویم که خواسته ناخواسته دین مجبور است برای بقایش به مدرنیته آوانس بدهد! شاید شاید و شاید هم روزی برسد که کلا مسخر مدرنیته شود و چیزی ازش باقی نماند!
سلام . نظر شما درست است . تشکر
به نظرم جامعه ی ایران آن بخش که خانوم ارمیا رای داده اند قشری فهیم در عین حال ملی گرا و مذهب گرا هستند . انچه که از زنانگی و متانت و نجابت در وجود او منعکس است بسیار جذاب است . جامعه ی ما در واقع در بحبوحه ی بحرانهای فرهنگی و اخلاقی نشان داد که زنانگی یک زن را چگونه می پذیرد . این زنانگی در قامت نویافته ی خوانندگی خانوم ارمیا بسی جای تامل دارد برای قشری که از زن تنها جنست او را می بینند.. چه مردانی که اینگونه اندو چه زنانی که به شکلی صورتی خاص از زنانگی تنها جنسیت خود را می فهمند و ارزشهای سنتی و قابل احترام را متوجه نمی شوند و حتی قرائت نو از مذهب را به پای مسائلی دیگر می نهند ............ سخن بسیار است
جالبه ها ! کامنت دوستان رو می خوندم . ما مسلمونا وقتی رفتار غیر مسلمونی بروز میدیم در حالیکه هنوز مسلمونیم صاحب حقیم ولی وقتی لباس مسلمونی می پوشیم و بخشی از مسلمونی رو سلیقه ای رفتار می کنیم نباید بگیم مسلمونیم ! مسلمون برهنه و مست و پاتیل مسلمونه اما مسلمون آوازه خوان نه !
ارمیا اگه در مقام مبلغ دین اسلام بود باید نقد میشد . اما به گمانم فقط ارمیاست !
...
کلّن آکادمی برنامه ی مضحکی هست . من که اسم گهواره موسیقی هم روش نمیذارم چه برسه به آکادمی . القاب قلمبه و گفتار شلمبه !
اما برخورد هموطنا با این موضوع بحث برانگیزتره تا عشق خوانندگی ارمیا .
ضمن اینکه مگه مرد مسیحی تا مسلمون نشه میشه که عقد زن مسلمون بشه ؟ دست کم صوری باید مسلمون بشه .
و دیگه اینکه اینجا بخاطر زنان ترکیه ای که مسلمان و محجبه هستند و خواه ناخواه با آلمانها و آزادیهای ناشی از آن دم خور شدند کاملن عادی هست که زنی محجبه آواز بخونه یا برقصه . اول بار توی تلوزیون مالزی دیدم زنی با حجاب کامل و ایضن آرایش هفت رنگ که در شوی تلوزیونی آواز میخوند و دختران برهنه اطراش می رقصیدند .
...
عنایت محمدرضای بید مجنون به موضوعی اینچنینی هم خود جای بحث دارد نازنین پسر
تو چرا پست نوی سال نویی نذاشتی ؟
در سفری ؟ در حضری ؟ خوبی ؟ خوشی ؟ کاش باشی .
سال نو مبارک
مشقاتو بنویس . بچسب به برنامه ات که بتونی برای ادامه تحصیل بیای اینورا ...
در ضمن آلمانم خوبه ها ... دوستمون راست میگه سوئد یخ میزنی .رشته های فنی اینجا بهتر تره ...
بیا از فوق لیسانس اینور آب . اومدن زیاد سخت نیست . بجنب تا پیر نشدی !!!!
فک کن ! با محمدرضای من با هم میرید دانشگاه . چند سال بعد نازنینم میاد پیشتون . منم برمیگردم (:
...
ای میل سال نو مبارکی برات نوشتم جواب ندادی . تا نگران تر نشدم جواب بده !!!
سلام به مادر برسون .
موفق باشی
راستش اینجای صحبتت که گفتی ارمیا راهی باز کرده برای زنان مسلمان به نظرم خیلی خوشبینانه می یاد... چون ارمیا باز هم بسیاری آزادی هایی رو داره که اصولا زنان مسلمان و دوستدار حجاب تا فرسنگ ها از اون فاصله دارن.... نه شوهر آلمانی دارن و نه خانواده و فضایی چنان باز که بتونن یک پیراهن براق و خوش برش بپوشن و فقط با بستن یه شال رو ی سر برن و آواز بخونن...
در این دوره آکادمی کلا برای تک تک هنرجوها حرف و حدیث زیاد بود.... ولی خب برای من این تفکر بود که ارمیا در نهایت با کمک روسری اش و سیاست های شبکه رای جمع کرد....
بگذریم.... عیدت مبارک... سال خوبی داشتی باشی
سلام
اولا سال نو مبارک
دوما من هم خودم به این خانم رای دادم. چرا که از زنگ خاص صداش بسیار لذت می بردم. به نظر من اتفاقا ایران به انچه که شما می گید، خیلی هم نزدیکه. من فکر می کنم نسل جدیدی در راهه و ادامه ی این راه توسط ارمیا می تونه سر منشاء اتفاقات نو و جدیدی باشه که لااقل برای شخص من خوشاینده.
به نظر من طرز پوشش و حجاب از دین بسیار بسیار شخصی تره. فکر می کنم با عشق پیوند خوردن در حیطه ی هیچ دینی نمی گنجه. اما به کیش خویش و دلخواه خود، پوششی را انتخاب کردن، هم در حیطه ی انسانی می گنجد و هم در حیطه ی اخلاقی!
موضوع اینه که ماها هنوز یاد نگرفتیم لباس و کارهای دیگران بهمون مربوط نیست. تو هرچیزی مداخله میکنیم. خواه گلشیفته باشد خواه ارمیا. فکر میکنیم همه باید مثل ما زندگی کنند...
آقا سال نو شد تمام شد ارمیا هم انتخاب شد، نمیخوای پیز جدید بنویس؟
تصور میکنم شما درباره متن وبلاگ بنده دچار سوتفاهم شده اید. من کاملا با شما هم نظر بودم که به متنتان لینک دادم. ولی شما تصور کردید من شما را از کسانی میدانم که بحث های خاله زنکی برایشان مهم است!
امیدوارم رفع سو تفاهم شده باشد.
اول که ارمیا وارد آکادمی شد خیلی تعجب کردم ...برام عجیب بود ...دوستی دارم که میگفت وارد شدن ارمیا به اکادمی و اجازه دادن بهش که بخونه یکم عجیب به نظر میرسه و احتمالا یه بازی سیاسیه ...دوستم میگفت اگه دیدی که ارمیا با این صدای معمولی و حتی ناخوشایندش بالا رفت بدون که به حتم سیاسی بازی " من و تو " بوده ... دلم نمی خواست اینجوری باشه ...برام خیلی جالب بود که یکی دنبال علایقشو گرفته و سعی کرده بین اعتقاداتش و علایقش تعادل سازگاری برقرار کنه ...اینکه اینقدر سعی میکرد هردورو دنبال کنه برام جالب و شیرین بود ...به علاوه کم کم دیدم که صداش مرحله به مرحله بهتر شد ... اگرچه هنوزم حرفای زیادی مبنی بر وجود پشت پرده سیاسی بالا رفتن و اول شدن ارمیا وجود داره ... ولی دوس داشتم حضورشو و همینطور صداشو ...
http://bescot.blogsky.com/1392/01/14/post-178/