مترجــم دردها

هر آنچه سخت و استوار است،دود می شود و به هوا می رود

مترجــم دردها

هر آنچه سخت و استوار است،دود می شود و به هوا می رود

184: سند حقارت

برای شهروندانی که به فضای سبز اطراف بزرگراه های بی انتها عادت کرده اند و چشمانشان به رویت فواره های چرخان دمای 40 سانتی گراد، خو گرفته؛ البته شعارهای پیاپی شهرداری در بزرگراه ها و اخطار های اهل فن یاوه محض هست. چرا که هنوز نشانه ای در کار نیست و در صورت بروز وجود، آب را از حلقوم یکی دیگر از شهرهای مجاور می توان کشید بیرون.

در این میان اما، دال اعظم حماقت نه فواره های چرخان است و نه آب های روان در آسفالت بزرگراه ها و خیابان، بدترین و چندشناک ترین تصویری که در تمام این چند سال دیده ام و هر بار که می بینم، بر میزان خشم و حیرتم افزون می شود، همانا دریاچه چیتگر است.

در حالی که کشور در پرتگاه کم آبی ست و بسیاری از شهر ها در آستانه متروک شدن، حضرات مصرانه در تلاشند که مبادا در صحاری تهران، سطح آب سانتی متری پایین نرود، مصداق عینی سر گاو تو خمره گیر کرده. آنچه که سبب هراس من می شود، تناقضی ست که بسیاری از شهروندان این کشور با آن رو به رو می شوند، فاصله ای که بین شهروندان داده می شود، فاصله ای که خواسته یا ناخواسته بین شهروند " تهرانی" و "دیگران" نهاده می شود و  کفه همواره به نفع دسته نخست سنگینی می کند.