کل روزم خلاصه شده در بی هدف دور اتاق راه رفتن،روزهایی که گمان می کنم باید کاری را انجام می دادم و در انجامش ناتوان بودم،یا گاهی احساس می کنم که تمام فضای اطرافم زنجیری شده به دور دستان و پاهایم گره بسته
در مواردی چنین دوست دارم بروم و بی هدف بدوم...بدوم و بدوم و بدوم و درست آن لحظه ای که آخرین رمق ام هم خرج شده،دراز به دراز روی زمین بیفتم و به آسمان نگاه کنم.
یا در خیال می بینم که به درون استخری رفتم و نزدیک کف آن زیر آبی می روم.در بهترین حالتش خودم را رها می بینم که باد در میان بدنم می تابد و به سوی زمین سقوط می کنم.
اولی اجرا شدن اش در جرات من نیست.ترس اینکه توسط یکی از یابوهای وطنی به زیر ماشین کشیده شوم نمی گذارد کنار خیابان ها و یا پیاده رو ها بدوم.
دومی استخری خالی می خواهد که شدنی نیست و یا از توان مالی من خارج.
سومی را ولی، مدام دور سرم می چرخد.گاهی شاید هم روزی بالاخره پی اش را گرفتم و دوره چتر بازی از سر بگذرانم.کسی چه داند.
نقدا که فقط دور اتاق راه می روم.باور نمی کنید چقدر کلافه ام.باور نمی کنید.باید به هر بهانه ای که شده بزنم از خانه بیرون
به به دکور جدید مبارکا باشه
چه طوری داداش؟
بیرون بزن از خونه
بهت دوتا کافه پیشنهاد می کنم
اولی کافه رمنس توی میدون فردوسی
دومی کافه لاله زار اما نه همون کافه رمنس بهتره
برو بشین یه سیگاری فنا کن و برگرد قول میدم بیتر میشی
کار من از یه نخ دو نخ گذشته
!
باور می کنم که چقدر کلافه ای
این تنها راه همدردی است که برام باقی مونده
همین قدر کفایت باشد !
کاش این جا رو زود تر، مثلن قبل دیروز، خونده بودم، حیف شد!!
از بهتر شدن قیافه ی خود وبلاگ که بگذریم، مرسی کامنتدونی!! به به .. من که راضیم به خدا!
خواهش می کنم ،قابلی نداره،عکس که از خودتون بود !
نمی شه گزینه ها رو بیشتر کنی؟
انتخاب های دیگه
چتر بازی ترسناکه خب....
اگه چتره باز نشه؟
دیگه اگر باز نشه که چاره ای جز سقوط نداریم
!
عکس هدر وبلاگتون خیلی عجیبه. این کوهها شبیه کوههای منطقه ایه که من تدریس داشتم. دودانگه. میدونید که علم کوه بهترین دیوار برای سنگ نوردای ایرانیه. البته علم کوه آمله. ولی همه شون مربوط به رشته کوه البرزن. اگه لطف کنید بگید کجاست ممنون میشم.
سلام
یادی از ما کردید
عکسش رو یکی از دوستانم فرستاده
ولی با توجه به تراکم درخت ها و نوع درختان،احتتمالا اروپا یا آمریکای شمالی هستش
مبارکا باشه ... سر و شکل عوض کردین ...چه خوشگل شده
...بودم
من باور میکنم
من خودم کلافم ... داغونم
الان زدم به دل کوه و دمن ... کارهای مورد علاقم و کله شقی و همچنین بی خیالی
باور کن جواب میده ...برا من آنی جواب داد
کارهای نیمه کارتو تموم کن ... اینم برا آرامش جواب میده
بعد اگه جواب گرفتی ، حق ویزیت فراموش نشه
اینا را می دانـــــــــــُــم،کارم پیش نمی شو !
سلام... بهانه از کافه نادری بهتر؟ البته پیشنهادات رها از چارچوب هم بد نیست ... آقا ما هم پایه هستیم البته نه به خاطر کلافگی ..به خاطر همراهی
آن که اجابت شد آبجی،شما بگو مصاحبه رو چیکار کردی؟
یعنی اگه من قهرم بشم باهات .. تو مسیر دویدنات یه سر نمیای پیشم بچه ؟
جانت ساق
میام مادر،سر راهم هم دسته گل می چینم میبارم (پول نداریم که دسته گل بخریم !)
سلام
شما سالمید و می تونید بدوید و شناکنید و کوه نوردی و ...
خدا رو شکر باید کرد هزار بار
حرف حساب جواب نداره،می دونی من خیلی روی این قضیه حساسم.روی سلامتی و بعضی وقت ها فکر می کنم که چطور یه بیماری کوچیک می تونه همه مشکلات رو به محاق فراموشی بسپاره
محمدرضااا ! دیگه حالا خودتو نخور دیگه !
بابا تا زنده ایم اگه همش به مرگ فکر کنیم وقتی مردیم کسی بهمون اجازه میده به زندگی فک کنیم ؟
حالا ما که نمیدونیم چطوری میریم .. تا هستی آرام جانها هستی عزیز دل . آرمشون کن ! خودتم آروم پسر خوب .
مادرم خوبم الان من به جان خودم.یعنی باور کن شاید از خودت هم الان سر حال تر باشم.می تونی امتحان کنی !