چند باری شنیده - و البته یک بار دیده ام - که در چند شهر از ولایات شمالی برای دفن زباله ها راه حل هایی بس بدیع ابداع گشته است.سوای از زباله هایی که مسافران - توریست های وطنی زحمت ریزش آن ها را به طبیعت سرسبز عهده دار می شوند،ظاهرا ً برای چاره جویی و خلاص شدن از شر زباله های خانه های شهری و روستایی،آن ها را پس از کوت کردن به میزان کافی،با یک کامیون ماسه درز می گیرند تا هم مشکل رویت شدن زباله ها حل شود و هم خیال مسئولین بابت سازماندهی زباله ها راحت شود.اینکه پسآب ها و مایعات زباله ها سبب خشک شدن گیاهان،آلوده شدن منابع زیر زمینی و مهم تر از همه آلودگی آب دریای خزر را چندان جدی نمی گیرند؛بیماری های دام و انسان که پیشکش.
اعدام ناگهانی مه آفرید خسروی برای من بیشتر تداعی کننده مسئله ای بود که در بالا تصویر کرده بودم.در تی وی وطنی در مورد وی و کارهایش چونان جولان داده شده بود که گویی فساد مالی ای این چنین عریض و طویل در محدوده اختیارات یک عامل می تواند باشد و با سیاه شدن سر او موضوع را می توان ختم به خیر کرد.به عبارتی دیگر مسئولین جمهوری اسلامی همواره از اعتراف و یا رو در رو شدن با فساد ساختاری طفره رفته اند و کوشش نمودند قضیه را با یک کامیون - گهگاهی با یک گونی - خاک جمع و جور کنند.احتمالا ً ستیزه جویان با فساد بیل به دست منتظر هستند که مجددا ً دمار از روزگار فاسدین و محاربین بردارند چرا که به گفته مقامات دولتی 60 هزار میلیارد تومان از داراییهای عمومی به شکل «وام» در اختیار 30 نفر است،سی نفری که نمایندهی مجلس ایران در ستاد موسوم به «مبارزه با مفاسد اقتصادی» بازگرداندن پولها از سوی آنها را «بعید» می داند. [منبع]
پ.ن.:کوشش می کنم چونان سابق حضوری پر رنگ تر داشته باشم،هم پاسخ نظرات دوستان را بدهم و هم تعامل فکری بیشتری داشته باشم
سلام
دیشب برای دوستی نوشتم:
دیشب اخبار اعلام کرد مه آفرید امیر خسروی عامل اختلاس 3000000000000 تومانی اعدام شد. و احکام چند نفر رو هم اعلام کرد و گفت رسیدگی به پرونده هنوز ادامه داره، اما نگفت که اون چطوری تونست و با کمک و دستور ِ کمک چه کسانی از مقامات تونست این اختلاس بزرگ رو بکنه یک عده کارمند جزء مباشرین اتهام شناخته شده بودند! گفت خاوری همچنان متواریه! اما نگفت اصلا خاوری که ملیت کانادایی داشته رو کی آورده و بعد هم که فراری داده؟!
من با خودم فکر کردم چطوریه که تا به حال یک نفر آدم سیاسی که معمولا هم توی اینطور پرونده ها ردشون به وضوح دیده میشه و خود این آدمی هم که اعدام شد علنا از چندین نفر از اونها اسم برده، اعدام نشدند و نمی شند و لااقل از کار بر کنار نمی شوند؟ یا حتا اسمی ازشون برده نمی شه تا توبیخ بشند!
اینجا رو ببینید:
http://www.asriran.com/fa/news/337392
راننده ای، اتوبوسی رو چپ می کنه فورا مقصر شناخته میشه ولی با وجود خطرناک شناخته شدن کل اتوبوسهای اسکانیا، آخرش معلوم نمیشه اینها رو کی وارد کرده که هر روز عده ای از مردم ما کشته میشند و چرا از دور خارج نمیشند تا کس دیگه ای نمیره و ...
سلطان گوشت به اسم سلطان گوشت توی دهانها می افته! اما معلوم نمیشه اون آدم کیه؟ از کجا پیدا شده؟ چطوری شده سلطان گوشت!
موضوع بنزین هم تنها یخش خیلی کوچکی از صدماتیه که به ملت ما وارد شد و آمار مرگ و میرش هم هرگز منتشر نمیشه
سلام بر شما
بخشی از ماجرا - و فقط بخشی از آن - به ملاک ها باز میگردد.فقط ملاک انتخاب بسیاری وفاداری به نظام، و نه تسلط بر سمت درخواستی، باشد طبیعتا ً حفظ آبروی نظام بر حفظ سلامت مردم پیشی می گیرد.
1. من از پ.ن کلی خوشحال شدم
2. چه خبرا؟ خوش می گذره؟
3. موافقم با نظرت ...
4. بیایین ببینمتون
سلام بر فاتیمای عزیز
ما حتما می اییم و می بینیمت.کلی حرف با هم خواهیم زد.اتفاقا الهه هم چند باری مسئله دیدنت را گشوزد کرده.چشم.
هنوز که از کوششت نتیجه ای ندیدیم تازه داماد :)
مادر جان شما اول آدرس وبلاگت را بده قدری بخوانیمت.
سلام
فهمیدن این که مبارزه با فساد مالی آن سی نفر سخت تر است یا قانع کردن هفتاد میلیون برای اینکه یارانه نگیرند و کم مصرف کنند واقعاً کار سختی است ؟؟
شاید هم مثل همیشه راحت تر است که خودمان را به آن راه بزنیم
سلام محمدرضا خان.
لینک کردن این دو موضوع با هم مصداق آمدن همه چیز به همه چیز است!
توی شهر های شمالی برای دفع زباله ها صحنه هایی رو دیدم که از گفتش میترسم
:(
سلام
همه چیز این مملکت در پدرسوختگی غلت می زند.
به روزم.
فدات شم پس چرا حضور پر رنگ نداری آخه شما؟!
تا کی بیام نا امید برگردم؟!!
وبلاگی که گفتم:
http://dastnam.persianblog.ir/