مترجــم دردها

هر آنچه سخت و استوار است،دود می شود و به هوا می رود

مترجــم دردها

هر آنچه سخت و استوار است،دود می شود و به هوا می رود

بیست و ششمین خواب

چند سده پیش،نادر شاه افشار شال و کلاه کرد و تیزی رفت هندوستان و قیامتی شد برپا .استدلال:هدایت کافرستان؛نیت:چپوی وسیع ِ خواهران و برادران هندی.گویند که رفتار سپاهیان نادر در ستاندن جواهرات زنان طلا دوست هندی ،چندان با تساهل و تسامح همراه نبوده،مثلا برای گرفتن النگو دست را می بریدند و النگو را می گرفتند،برای گرفتن گوشواره ها گوش ها را پاره می کردند و....چندان هم اغراق شده نیست،تا مدتها پس از این اشغال هندیان از نادر به عنوان نادر نجس یاد می کردند.


البته چنین چیزی در زمان خودش کاری چندان غریب نبود،فرهنگ چپاول در آن زمان ها متداول بود.امپراتوری بریتانیا دور قاره سبز و سیاه را طی می کردند و با روشی ملایم تر (و البته نیتی یکسان با نادر ) شبه قاره هند را می چلاندند و تاراجیات را راهی ِ بریتانیا می کردند.در زمانی تاراج ِ آشکار کشورها چندان هم دور از ذهن نبود و کمتر از نیم قرن است که بساطش چیده شده.اما اینکه مردم یک کشوری مدام برای غارت یکدیگر دندان تیز کنند دیگر از آن سری خصائص فرهنگی ست که تنها در کشورهای جهان چندم رخ می دهد.


پس از انفجار نور و هجرت ناگهانی شاه و یاران و  در ادامه ،بی نگاه بان ماندن کاخ ها و بقایای مادی ایشان،محملی فراهم شد که چپاول چی ها دست به کار شوند و غارتی دسته جمعی کنند.شاه راحل از غارت گسترده اموالش ناخرسند بود و امام راحل از چپوگران رنجیده ؛که چنین چیزی خلاف اسلام است.نهاد های تازه پاگرفته کافی بود دست بر روی مال و یا قطعه زمینی و هر چیزی دیگری بگذارند تا صاحبش شوند. چپاول همسایه در ایران یدی طولا داشت،ولی اینکه چنین چیزی بر روی سطح بیاید و این طور آشکار خودش را نشان بدهد نه.بسیاری از شرکت های ژاپنی و آمریکایی پیش از انقلاب در ایران، در جلوی درب وررودی ایست بازرسی می گذاشتند تا به جماعت حالی کنند که از سر کار بری عهد و عیال سوغاتی نمی برند.بسیاری از کسانی که از مام ِ وطن هجرت کرده اند مدام باید نگران باشند که مبادا املاک بر جای مانده تغییر سند دهند و تبدیل به مانی شوند و یک سر بشود و هزار سودا.


نکته عجیب تر از رذیله اخلاقی،مقاومتی ست که در پذیرش آن صورت می گیرد.میل به چپاول در همه جای ِ مملکت پارسیان وجود دارد،اما در برخی نهادها (نظیر شهرداری) انصافا دیگر شورش در آوردند .چندی پیش به یکی از دوستان شهرداری چی می گفتم که شهرداری نهادی ست که بیشترین تراکم دَلـــِه ها را در خودش جای داده و از  عده ای که در اقلیت هستند صرفنظر کنیم باقی دستشان خوب زیر میزها جم می خورد،دلیلش پاره ای شواهد تجربی و خیل عظیمی گفته های شنیداری.آن چنان مخالفت کرد و ناراحت شد که دوستی مان کات شد .


اینکه پندارهای واهی و یا سختی های مکانی باعث بوجود آمدن چنین فرهنگی شده و یا باعث شدت و حدت اش شده محل بحث است،ولی در اینکه اصطکاک زیادی در پیش راندن مملکت ایجاد کرده تردیدی نیست.خودش می تواند یک قیاس جالبی باشد،تاراج گسترده ای که در پس زلزله بم رخ داد و سفره ای که برای دزدان باز شد،با نتایج زلزله اخیر ژاپن و خرابی های ماحصل اش که  یک دزدی هم گزارش نشد.یک انسان بی طرف با قیاس بین این دو فرهنگ،کدام یک را نیازمند اصلاحات اساسی تر می بیند و کدام یک را در جایگاهی والاتر می نشاند.؟اعتراف می کنم که زلزله ژاپن هم باعث تمجید بیشترم از مردم شرق دور شد و هم باعث یاسی بیشتر در مشکلاتی که عمیقا با آنها رودر رو هستیم.


پ.ن:این می تواند توضیح گویاتری باشد [کلیک]،این نشد این یکی [کلیک].تصویر کار یک متن را گاهی بسیار بهتر انجام می دهد.

نظرات 25 + ارسال نظر
فاطمه شنبه 24 اردیبهشت 1390 ساعت 23:06 http://30youngwoman.blogsky.com/

اتفاقات پس از زلزله ژاپن که کل مردم دنیا رو در برابر ژاپنی ها ناچار به تعظیم و کلاه از سر برداشتن کرد

اما در مورد چپاول گری، من هم با شما موافقم که برخی از افراد واقعاً عادت به کار کرده اند و ربطی هم صرفاً به دستنگی ندارد
در ضمن بک توجیه خوب که این روزا خیلی باب شده است این است که می گویند " دولت دزدی می کند، چپو میکند، چرا ما نکنیم؟"

آدم ها یادشان رفته که چیزی به نام وجدان وجود دارد. در آمد کارمندی کم است ولی اینکه از گرفتاری مردم به این شکل سو استفاده کنیم، .....؛

من باور دارم، دولت و نظام نمونه کوچکی از واقعیت مردم ایران است.

البته این توجیه قدمتی بس طولانی دارد.از قدیم الایام از همین حربه استفاده می کردند.پس از انفجار نور هم می گفتند کسانی را چپاول می کنیم که اموال ما را قاپیدند.اینکه هنرمندان و دانشمندان مملکت چه دستی در کار داشتند محل سوال است.واقعیت این است که دزد می دزد چون کارش این است.چپاول گر چپاول می کند چون فرهنگش این است

نادی شنبه 24 اردیبهشت 1390 ساعت 23:57 http://ashkemah.blogsky.com

چه فیلم وحشتناکی بود. این همه دزد بدون این که از یکدیگر شرم کنند. می برند و می دوند. و یا این که دوربین های مدار بسته می تواند صورت تک تک انها را اشکار کند. داریم کجا زندگی می کنیم؟ این ملتی که مدعی فرهنگ هم هست؟ عرب را سوسمارخور می داند. و افغانیان را افراد پست و .... کدام بدتریم؟

اینکه بدون هماهنگی صورت گرفته از همه جالب تر است

میتینگ انلاین یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 02:57 http://meetingonline.blogfa.com

نمی دانم شما همان گنگ خواب دیده هستید یا خیر!
به هر حال این نیاز است که چنین مشکلاتی را می سازد. نیازها که برطرف شود دست خیلی ها به چنین اعمال بی شرمانه ای دراز نمی شود.

سلام.

بلی خودم هستم .
قبول دارم نیاز تاثیر به سزایی در قوت گرفتن چنین خبطی دارد ولی به گمان من مسئله بیشتر فرهنگی ست.آمریکا ثروتمندترین کشور جهان پس از طوفان نئوارلئان شاهد بود که چطور پلیس ها فروشگاهها را چپو کردند ولی در ژاپن چنین چیزی رویت نشد.


...

شما را فیلتر کردند؟چرا؟

نادی یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 13:36 http://ashkemah.blogsky.com

مطلبی نوشتم که در انتها لینکی هم به این پست تو داشتم.

اسباب خوشحالی ست

فاطمه یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 15:53 http://30youngwoman.blogsky.com/

اتفاقا در ژن تاریخی ما این جریان هماهنگ شده است. به قدری ریشه دوانده که انگار که عین یک گردان همه رو آموزش داده اند.

شبیخون برنامه ریزی شده است

ژن ها را نمی دانم.ولی وقتی فرهنگ چیزی قوی باشد سخت می توان با آن مبارزه کرد.در این زمینه در فرهنگ ما نقصی قوی وجود دارد که سخت می توان امیدوار بود به این زودی ها از شرش خلاص شویم

رضا یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 19:10 http://shabgardi.blogfa.com/

قدیم یه کارتونی نشون می داد که یه نفر کیسه ی تنبلی رو تو شهر رها می کنه این کیسه به دست هر کی میرسه تنبل می شه فکر کنم تو ایران هم همون اتفاق افتاده

البته تنبلی فکر کنم با چپو گری تفاوت دارد

مهسا یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 22:23

ما ایرانی ها کلا انسانهایی هستیم به غایت امر جالب انگیز... یه سری چیزا می خوام در وصف جالب انگیزیمون بگم اما.... نگم بهتره دیگه ... هممون می دونیم. من همیشه می مونم این کارا رو چه طوری کنار اون تمدن چند هزار ساله بذارم.؟؟؟

قرار بر این نیست که تمدن نافی چنین چیزی باشد.ایتالیا هم زمانی رم داشت و بزرگترین امپراطوری جهان،الان در جنوب اروپا به حاشیه رانده شده و از قافیه عقب.هر گروه از مردم زمانی به اوج می روند و زمانی به ذلت می افتند و زمانی را به رکود می گذرانند.اروپا هم پانصد سال است که می درخشد و قبل از آن یک هزاره سیاه را از سر گذرانده بود.

ما زمانی درخشیدیم،زمانی رو به زوال بودیم،زمانی به ذلت افتادیم،زمانی سیصد ساله را در خواب بودیم و...
این خصلت ماست در این زمان.می توان با روشنگری وضع را بهبود بخشید.چرا نتوانیم.

نازنین پرستو دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 00:30 http://nazaninparastoo.blogfa.com

سلام
به من سر می زنید

حتما
الان می آیم

پیاده دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 07:21 http://aydakhanoom2002.blogfa.com/

در اینکه ما مردمانی هستیم که همیشه و در تمام برهه های تاریخ گمان می بریم حقمان را خورده اند و هر جا که کوچکترین فرصتی پیش اید باید بدویم حقمان را پس بگیریم شکی نیست
اما باید به رسانه های ژاپنی و قدرت دولت در کنترل خبرنگارها آفرین گفت که همچین تصاویری رو در سطح دنیا پخش کردند
نمی دونم دیگران چطوری فکر می کنند اما من به شخصه باور نمی کنم توی جامعه ای دزدی وجود نداشته باشد. بعد از زلزله به این بزرگی هیچگونه آنومی و آشفتگی بروز نکند و مردم همواره صبور و مهربان باقی بمانند.
شاید اتوپیای مورد نظر جمهوری اسلامی جای دیگری تحقق یافته است!...

نه،به گمانم باید با کمی احتیاط سخن گفت.همیشه و در تمام برهه های تاریخ بسیار کلی ست و نمی توان حکمی قطعی داد،ولی در اینکه در ایران معاصر چنین بوده با شما هم عقیده ام.

البته من نگفتم وجود ندارد گفتم گزارش نشده ست.ممکن است تعداد زیادی دزدی هم صورت گرفته باشد ولی گزارش نکرده باشند.

در این مورد باید به صبر مردم ژاپن آفرین گفت.پیش از این در آمریکا در یازدهم سپتامبر مردم نیویورک هم نشان داده بودند که توانایی هضم مشکلات بزرگ را دارند

یک ماهی دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 07:46 http://tongetangeman.blogfa.com

سیلام

ماهیها هم بعضیهاشون باله درازی میکنن به اموال هم

علیک سیلام

راستش من هم به جانداران علاقه مندم ولی گویا در این لحظه خاص شاهد یک الیناسیون هستم !

NiiiiiZ دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 10:25 http://taktaazi.blogfa.com

حالا اگه بگم جفت کلیک هاتون فیل تره چی؟

غیر از این بود جای تعجب داشت.چون از یوتیوب و گوگل ویدئو هستند.شما باید فیلتر شکن می داشتی خواهر !حالا من ندارم بماند !

محمد ح دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 15:05 http://dustevatan.blogsky.com

غارت هند توسط نادر و دزدی هنگام زلزله بم در حالی که زلزله ای بدتر از بم در ژاپن چنین بر خوردی را بین مردمشان نداشت با یدک کشی نام این که ما مسلمانیم و آنها کافر به خوبی به نفع ما به پایان می رسد.

فاطمه دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 17:50 http://30youngwoman.blogsky.com/

سلام
از وقتی گفته اید به خانم همتی بگم که نمیشه کامنت گذاشت من هم دیگه نمی تونم برم توس صفحه ایشون

چشم شور که ندارید؟؟؟؟؟

نه بابا،البته کمی اشک در چشمانمان داریم که کمی شور هستند،ولی به آن حد از شوری نمی رسد!

...

این روزها بلاگفا قاطی کرده اساسی.

بلندترین دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 ساعت 17:57 http://www.bolandtarin.blogfa.com


فیلم رو ندیدم

منظورم اینه که اعصاب ندارم ببینم!

اما در مورد حس چپاول...

در مورد اون هم اعصاب ندارم چیزی بگم...

دختر تو را چه شده که این طور این روزها سراسیمه ای ؟

صبر داشته باش،صبر داشته باش
(کتاب های خودیاری هست ها،تقدیم کنم؟!)

منیره سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1390 ساعت 00:35 http://http://rishi.persianblog.ir/post/5/

فیلم وحشتناک بود خیلی زیاد وحشتناک بود .
هیچ ملتی فی النفسه دزد نیست . وقتی تفاوت ها را می بینم قاطی میکنم .. همه چیز از مدرسه آغاز می شود . والدینی که در مدرسه آموخته شدند زشتی و زیبایی را فهمیدند و فرزندانشان را نیز به مدرسه سپردند و خانه و مدرسه و اجتماع یک مسیر را برای زندگی زمزمه میکنند ... زمزمه میکنند ... فریادشان گوش فلک را کر نمیکند بعد رفتارشان چشم فلک را کور ... آرام آرم درست و کم خطا زندگی می کنند . پس دزدی نمی کنند ... موقع خرید تخم مرغ دقت نکردم ...شکسته بود ... ندیدم .. صندوقدار متوجه شد مشتریان پشت سرمن معطل شدند تا من بروم آنها را عوض کنم . نازنین که همراهم بود مدت ها در حیرت بود . گمان نمیکنم فرزندم در این محیط هوس خیانت یا دزدی به سرش بزند . ظرف پیرکس هوا پز شکست با کلی عذر خواهی از ما عوضش کردند ... اینها یعنی همه با هم هستند در برابر هم ..
برای بچه ها دیگر پدر و مادر در ایران ملاک درستی نیستند .
الگوی قابل قبولتری می طلبند . سعی داشتم همین تفاوتها را بگویم . مقایسه آمار گیری در اینجا و انجا که چقدر در محاسبه نیازها کار امد است تا نیاز تبدیل به عقده و عقده به زشتی بدل نشود . اما موفق نشدم . نطرت خیالم را راحت کرد اصلن از خیرش بگذرم یه دل خودم هم نچسبیده بود تو دومی بودی که گفتی . مرسی . همساده (همساده ها ) رو نفهمیدم !!!

خب الانکمی برایم روشن تر شد .خب می دانید که در نظر دادن کمی تا قسمتی پر رو هستم !فکر می کنم زیادی طولانی بود و نخواستم الکی سیاه کنم،آنچه که به ذهن کوچکم رسید گفتم.

...

همساده نوشتم به جای همسایه.همساده ها ! منظورم این بود که دقیقا منظورم همساده است که تا حدودی در زبان قدیمی تر رایج بود و از آنجایی که در کیبورد فارسی «ی» و«س»در کنار هم هستند گمان نشود که اشتباهی تایپی بوده.همین همساده

منیره سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1390 ساعت 00:57 http://http://rishi.persianblog.ir/post/5/

خب پس حیف شد باید این کامنت را هم زیرش میگذاشتم تا روشن شوی جای اینکه بر می داشتم
(این ادبیات نوشتاریت خیلی تاثیر گذاره !)
همساده هر آن گاه که مادر باران و بامداد را دیدم . بی شک به ایشان پیغام شما را خواهم رسانید . امری باشد پسرم

مرسی همساده!برای ما که تعطیل شده دیدار ایشان و نظر گذاشتن

1 سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1390 ساعت 01:56


کمک کن دلیلی پیدا کنم تا این رفتار مردم را عادی نبینم

خب سخت است،خوبی عادت این است که بسیاری از سختی ها را از چشم ها می گیرد،ولی در چنین مواقعی خب کار کمی سخت می شود.اساسا گمان می کنم که فرآیند عادی ندیدن مسئله ای به عادات ذهنی و تربیتی افراد بستگی دارد.مثال برای یک مسلمان که راهی کشورهای اروپای شمالی شده بسیاری از کارها غیر عادی می تواند باشد،عکسش هم ممکن است.

اگر عادت کنیم از مسائل از دور نگاه کنیم آن زمان است که بحث عادی و یا غیر عادی بودن مسائل رنگ می بازد.اساسا جنس دیدن است که مغز را به جنب و جوش می اندازد در همه حالات زندگی

ریحانه سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1390 ساعت 22:17 http://http://rizbozorg.blogfa.com/

این که دزدان و غارتگرا ن وقتی اموال زلزله زده ها رو جمع آوری میکنند و برای خودشون این توجیه رو دارند: حالا که اونا نیستند اموالشون متعلق به ماست به نظر من بدترین نوع مالکیته، مالکیتی که بدون هیچ حق و حقوقی به خودشون میدن...

مواظب باشین با این پستی که گذاشتین دزدان دریایی و راهزنان بهتون حمله نکند.

خوشبختانه بدست آوردن متاع مجازی چندان سخت نیست.می شود از نو بنا کرد

داستان تکراری سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1390 ساعت 22:43 http://baharakmv2.blogfa.com

سلام. من نت نداشتم که هیچ، صفحه وبلاگم هم باز نمیشد. گفتم دیگر فیل تر زد به ما.. ولی نه خدا رو شکر. کاش مثل پرشین بلاگ میشد نام کاربری را عوض کرد. حیف که نمیشود. چند تا از دانش اموزهای مزخرفم میخوانند آنحا را. متاسفانه. باید خود سانسوری کنم.

خب کوچ کنید.دوستانتان که همه دوستتان دارند و سریع لینک را تغییر میدهند و نام را.بلاگفا هم که جای ماندن نیست.هجرت در مجازستان چندان هم سخت نیست

فاطمه سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1390 ساعت 22:51 http://30youngwoman.blogsky.com/

آقا این کتاب های خودیاری که گفتین چی هستن؟ نمیشه معرفی کنید ما هم در جریان قرار بگیریم

راستی در مورد عادی شدن یا نشدن
با شما موافقم که زیاد دیدن چیزی اون رو تبدیل به عادت می کنه
مگر اینکه آدم زیاد فکر کنه و متمرکز باشه

همین کتاب های روانشناسی که چند سالی ست که روی بورس است.آنتونی رابینز و وین دایر و اسپنسر جانسون و فلورانس اسکاول شین و دیپاک چوپرا و... که بیشتر نشر پیکان چاپ اش می کند.بعضی هایشان بد نیستند.آدم اگر حال داشته باشد - که من ندارم ! - یکی دو تاشان را بخواند می تواند کمک حال باشد

...

فکر کردن زیاد نمی خواهد.جنس دیدن فرق می کند.نوعی دور شدن از منظره و به عنوان یک روح نظاره گر بودن.همان گونه که یک غریبه به امور نگاه می کند.در اصطلاح فلسفی قرار گرفتن در مقام سوژه و توجه به ابژه

الهه(خدابانو) چهارشنبه 28 اردیبهشت 1390 ساعت 00:43 http://7asemaneabi.blogfa.com/

تو زلزله بم حتی رحم به دخترا هم نکردن. با اون بدبختای داغ دیده تجارت کردن.

این را نشنیده بودم.وای بر این فرهنگ.

الهه(خدابانو) چهارشنبه 28 اردیبهشت 1390 ساعت 00:43

من به روزم.

می ایم

داستان تکراری چهارشنبه 28 اردیبهشت 1390 ساعت 09:47 http://baharakmv2.blogsky.com/

رفتم بلاگ اسکای یا بهتره بگم ااومدم

خب ما را هم خوشحال کردید.مرسی.

مهرگان چهارشنبه 28 اردیبهشت 1390 ساعت 18:55

سلام
البته اینجا مسئله دیدن و ندیدن مجاز است.:)
متاسفانه و بدبختانه درست به عرضتان رسانده اند.البته انتظار بیشتر از این هم نمیرود. یک سری عوامل مختلف دست به دست هم داده اند از جمله کم سوادی بومیها!تنبلی و تن پروریشان و خوی راحت طلبی شان!ناسیونالیست نیستم اما اعراب خوزستان که به غلط بومی استان شناخته میشوند را یکی از عوامل این بدبختی میدانم. دوم از شهری که تمام اعضای شورای شهرش به جرم دزدی دستگیر میشوند,نمایندگانش زمان نطق پیش از دستور خود را در مجلس میفروشند! و مسئولین شهر بیشتر به فکر جیب خودشان هستند تا آبادی شهر بیشتر از این انتظاری نیست. سوم هم بی توجهی مسئولان کشوری به اینجاست. دلیلش را نمیدانم اما انگار که آگاهانه نمیخواهند این خرابی ها را آباد کنند...
خلاصه آبادانی ها دل پری دارند بهتر است دست روی دلشان نگذارید که فریادشان بلند میشود!:(

خب این را که به تمام نقاط ایران می توان تسری داد.گمان می کنم مورد آخر درست تر است،مسئولین میلی به ساختن آن طرف ها ندارند،وگرنه آنچه ذکرش رفت در تمام ایران صادق است.

درخت ابدی چهارشنبه 28 اردیبهشت 1390 ساعت 22:44 http://eternaltree.persianblog.ir

تو سیل دهه‌ی 60 تهران هم عده‌ای کارشون این بود برن جنسای مردم رو از زیر گل و لای بکشن بیرون و بفروشن.
شهرداری یکی از بدنام‌ترین نهادای خدماتیه. مهم نیست خودشون چی فکر می‌کنن.
اون فیلم هم بدون شرحه.

شرحش خود عمل مردم بود.انصافا ولی فیلمی بود که هر زمان ببینی تازگی خودش را دارد.مستند تر از هر مستندی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد