مترجــم دردها

هر آنچه سخت و استوار است،دود می شود و به هوا می رود

مترجــم دردها

هر آنچه سخت و استوار است،دود می شود و به هوا می رود

سی و هفتمین خواب


http://s1.picofile.com/file/6901024144/%D8%A8%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86.jpg


در هجمه کسانی که به کار و صاب کار فوحوش می دهند،حرف زدن از رضایت شغلی احتمالا  ًحسادت برانگیز است،خاصه آنکه که با کسانی همکار باشی که دوستان قدیمی ات هستند،علایق مشترک دارید و فضا فکری و کاری سالم است.می توانی سلیقه موسیقیایی و کتاب خوانی و اطلاعات ادبی و... را به سرعت رشد دهی.


اما همه اش این نیست.کتاب فروشی به نوعی آرزوی دیرینه من بود.زیستن و بودن در کنار افرادی که سرشان به تنشان می ارزد.اما هر چیزی بهایی دارد.در عوالم رویا حساب این را نکرده بودم که وقتی صبح بروی و خسته بیایی،دیگر جایی و تاب و توانی برای شب زنده داری نیست.باور کنید نمی توانم بگویم چقدر بی تاب شب زنده داری های ناتمام و فیلم دیدن ها و کتاب خواندن ها هستم.بر روی میزی که خودم ساختم،و کتاب هایی که دوستشان دارم و خلاصه هر چیزی که ساخته دست خودم است.این بار دیگر بر من اثبات شده که در کنار خیال پردازی های گاه و بیگاه،سویه تاریک دیده نشده اش را هم مدنظر داشته باشم.


با این حال من سخت راضی ام و روی هم رفته وجه مثبت اش ،شدیدا بر روی منفی اش می چربد.یکسال آینده را می خواهم بخوانم و بخوانم و بدانم.برنامه ی ِ کاری ِ  دیگری در کار نیست


پ.ن:کتاب روی میز عنوانش هست "سی و دو هزار سال تاریخ هنر" نوشته "فردریک هارت".کتابی - بی اغراق - شگفت انگیز که هر باز هنگام تورق اش مو بر تن سیخ شد.یک کلام محشر.اگر روزی قرار باشد در جزیره ای تعداد محدودی کتاب داشته باشم یکی از آنها این یکی ست


پ.ن.2:چقدر این عکس باحاله [کلیک]

نظرات 10 + ارسال نظر
منیره یکشنبه 12 تیر 1390 ساعت 23:21 http://rishi.persianblog.ir

محمد رضا ماشین هات رو بده محمد رضا تا با یه تغییرات اساسی ازشون زیر دریایی و شاتل بسازه و بهت بده .
سی و دو هزار سال هنر !!!!! چقدر ثروتمند شدی پسر !!!

آدرس بدهید ژست کنم جرمانی !

اتفاقا یکی از دوستانم که بچه خوب و شوتی ست پیله کرده برویم خلبانی!حالا این هفته قرار است برویم یک هلیکوپتر بگیریم و بزنیم به بازی!

...

کتابش سنگین است،هم وزنش و هم پولش
با قریب به پنج کیلو وزن و شست و پنج هزار تومان وجه خود کتاب انصافا کمر می شکاند !

مهسا یکشنبه 12 تیر 1390 ساعت 23:27

رویاها هم 100 در 100 نمی شوند... همین شدیدا چربیدن مثبتها بر منفی ها خودش کلی ست. چه خوب که راضی هستید و امید که راضی بمانید...

مرسی

منم امیدوارم راضی بمانم.(رو هم که نیست !،آرزورا برای خودم می کنم !)

فاطمه یکشنبه 12 تیر 1390 ساعت 23:27 http://30youngwoman.blogsky.com

به به!!! اول اینکه چه تند تند می نویسید

دوم اینکه چه مطلب شادی نوشتید بعد از مدتها

سوم اینکه من الان دلم اون چایی رو می خواد

چهارم اینکه شما هم مثل آقای میله لطفاً خلاصه ای از کتاب رو برای ما بنویسید

خود کتاب خلاصه شده است که هزار و دویست صفحه شده .

تازه می خواهم زین پس سریع تر هم بنویسم.خدا را چه دیدی شاید هر روز

منیره دوشنبه 13 تیر 1390 ساعت 02:40 http://rishi.persianblog.ir

چه انقلابی شد اینجا ناگهان پسر جان !!!
تماس با من رو ندیدم . همین جا می نویسم . مرسی زیاد . حالا دیدی چقدر به کمکت احتیاج داشتم ؟؟ استاد کجا بود زای جان ؟ راستی چه عکس با حالیه اون لینک مرسی ...کاشکی دختر من بود چقدر شیرینه این دختر . چقدر در نگاهش التماس موج می زنه این دختر . پدر ما رو در آورده این دختر . هنوزم همون جوری نیگا می کنه فقط قدش به ما رسیده این دختر . از التماس فورن به اعتراض شیقت می کنه دختر .

وافعا آفرین به این مادر این دختر !آفرین بر این پدر این دختر !آفرین بر این برادر این دختر !صد آفرین بر کسی که لینک کرد این دختر !

فاطمه دوشنبه 13 تیر 1390 ساعت 09:02 http://30youngwoman.blogsky.com

به زنم به تختهههههه ... تَق تَق ... حالت مثل اینکه خوبه ..... کلاً تو خط تحول کار می کنی؟

خوب نادی که صفحه اش رو تغییر داد. حالا ایجا می آییم یاد صفحه قبلی نادی می افتیم

اون دست قشنگه رو بزن !
زود زود شله شله

...

اول صبح حال منم خوب است.چرا خوب نباشد؟البته دلم کمی شور می زند.الان دیدی خیامی دارم.هر دم را غنیمت می شمارم تا حالم بد شد غصه این لحظات را نخورم.

...

آبجی بابت پیغامی هم که دادی مرسی.مزاحم می شویم.روی ماه آقا کاوه را ما می بوسیم !

NiiiiiZ دوشنبه 13 تیر 1390 ساعت 09:50 http://taktaazi.blogfa.com

مبارک باشه
توی کتابفروشیتون چای و قهوه هم سرو می کنین؟

علاوه بر چای و قهوه ،غذا دلستر و... سرو می شود،افسوس که فقط خودمان می خوریم !

الهه(خدابانو) دوشنبه 13 تیر 1390 ساعت 11:15 http://7asemaneabi.blogfa.com/

یه سوال همیشه تو ذهنمه..البته ربطی به این پست نداره...چقدر میز آقایون مرتبه!!!
توی اصفهان این مسله خیلی شدیدتره که همیشه باید بنالی از شرایط شکوه کنی و اگه نکنی چشمت میزنند این کتاب الان در بازار هست من تهیه اش کنم؟ منم رشته هنر خوندم...
عکس را هم دیدم یاد پپرم افتادم....

آره.قطعا در بازار هست.
کتاب را نشر پیکان چاپ کرده.قیمتش - ۶۵۰۰۰ تومان - کمی زیاد به نظر می آید.ولی نسبت به تاریخ هنر های دیگر موجود در بازار به نظرم بهتر است.مثلا تاریخ هنر نشر مرکز که خیلی افتضاح بود.
مشکل دیگرش این ست که وزن زیادش باعث می شود که نتوان روی پا گذاشت و خواند و حمل و نقل اش کمی سخت است.از آن دست کتاب هایی ست که باید بر روی میز بگذاری و بخوانی.

یک حسن اش هم این است که علاوه بر نقاشی،معماری و پیکرتراشی را هم شامل می شود.

...

البته من هنر نخواندم،ولی چون نیاز بود که هم تاریخ هنر و هم تاریخ فلسفه و هم تاریخ علم را بخوانم،خواندن این یکی را هم در برنامه قرار دادم.
تاریخ فلسفه را خواندم و مانده تاریخ علم و هنر.
جالب این جاست که ور رفتن با کتاب هایی از این دست درک هنری را تا حد قابل ملاحظه ای بهبود میبخشد.

البته شما سوالی با اساتید دانشگاه بکنید.راهنمایی آنها به قطع ارزنده تر خواهد بود

فرزانه دوشنبه 13 تیر 1390 ساعت 14:42 http://www.elhrad.blogsky.com

سلام
به به بوی کتاب و قهوه بلند است اینجا

من هم قرار است یک کتابفروشی بزنم که گل هم می فروشد
می شود یعنی ؟

رو به روی دانشگاه آزاد کرج،شعبه ای از بوک سیتی تاسیس شده که علاوه بر کتاب،جغد و عقاب و مار و تمساح و ببر و... هم دارد.اگر در اصالتش تردید دارید باید عرض کنم که خودم با چشمان خودم دیدم.

چرا نشود گل فروخت،به شرطی که حساب بانکی مطمئنی داشته باشید حل است

پیانیست سه‌شنبه 14 تیر 1390 ساعت 19:21 http://baharakmv2.blogsky.com

مگه تاریخ حیات انسان چقدره که سی و دو هزار سال هنر ورزیده باشه؟ خیلی خوبه که یه همچین کتاب خوبی دارین.

نیکادل چهارشنبه 15 تیر 1390 ساعت 23:25 http://aftabsookhte.persianblog.ir

تو خوشبخت ترین محمدرضای جهانی

مرسی
حالا چطور و چی شد که یهو همچین نتیجه ای گرفتی خواهر؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد